ابا صالح المهدی

عوامل ظهور

ابا صالح المهدی

عوامل ظهور

فتح خرمشهر

خرمشهر،

شهر استقامت و بردباری، عروس شهرهای ایثارگری، مقاومت و گذشت، شهر آلاله‌های داغدار، ساحل اروند رود آرام، نخل‌های سربریده، نگین سرافرازی غیرت و افتخار در تارک ایران اسلامی "آزادیت مبارک".


‪ ۲۵‬سال از آن حادثه شگفت می‌گذرد، سالهایی پر از رازهای سر به مهر که هر قصه شهامت آن عهدی است با معشوق و حدیث سلحشوری و استقامت آن تا ابد در دل تاریخ افتخار این ملت جاودانه خواهد ماند.

بازگشته‌ایم به سالهای نه چندان دور، سالهای اسارت و خون و خمپاره، به شهریور ‪ ۵۹‬به روزگارانی که بازی قشنگ کودکان خرمشهری در زیر آتش گلوله و خمپاره ناتمام ماند.

روزهایی که در فراق تو بر سجاده سوخته سبزه‌هایت، نماز می‌خواندیم و مرثیه سوزناک شهادت غریبانه یارانت را در اوج دلتنگی بر اروند، زمزمه می‌کردیم.

خرمشهر خونین شهر شده بود تا طلعت این افتخار و غرور آفرینی در افق غربت و مظلومیت رزم آوران غرقه در خون تجلی دیگری یابد.

در آن روزهای تلخ اسارت و خون، طعم زهر فراق چشیدی، پرواز پرستوها را به ملکوت نظاره کردی، نخل‌های آزاده را در جلو چشمانت سر بریدند و بر روی اروندت خونها فشاندند.

در خیال خرمشهر که کنار اروند آرام نشسته بود هیچ صدای خمپاره‌ای نبود، نخلستانهایش صدای چرخهای تانک، توپ، خمپاره و آتش افروزی را تا آن روز نشنیده بودند تا اینکه خرمشهر خونین شهر شد.

بی‌شک اگر نبود شانه‌های امن شلمچه، لالایی صبورانه اروند و استواری نخل‌های بی‌سرت، زیر بار این همه مصیبت تکه تکه می‌شدی.

آری تو ‪ ۵۷۵‬روز را در اسارت و اضطراب گذراندی تا اینکه در روز سوم خرداد اشک و لبخند در هم آمخیت و وطن دوباره تو را چون کودکی آرام در آغوش گرم خود فشرد و بر استواری، سلحشوری و استقامت لبخند زد.

کارون هنوز هم متبرک به آب وضوی شیرمردانی است که مردانه جنگیدند و با سینه‌ای ستبر در مقابل آماج تیرهای زهر آهگین دشمنان مرز و بوم مقاومت کردند.

یاد آن آلاله‌هایی بخیر که در شب هجوم بعثی‌ها بر تجاوزگران تاختند و در سپیده دم سراسر حماسه نبرد در عین شجاعت و سرو قامتی شهد شهادت را نوشیدند.

هنوز هم کوچه پس کوچه هایت بوی پیراهن جهان آرا و فهمیده‌ها را می‌دهد.

"محمد جان نبودی ببینی شهر آزاد گشته خون یارانت پرثمر گشته".

روح آسمانی تو با کدام افق روشن تلاقی یافت که اینگونه یارای ماندن نداشتی و سبک بال و رها در آسمان عبودیت پر و بال گشودی.

یارانی که عشق و دلدادگی به وصال حق در وجودشان موج می‌زد و آرام و قرار ماندن را از آنها ربوده بود.

آنها تعلق به این دنیای مادی نداشتند پس باید اوج می‌گرفتند، غنچه‌های نو شکفته‌ای که غرور جوانی را با غیرت و شهامت پیوند زده و برای گذشتن از تعلقات دنیوی با کوله باری از معرفت، ریسمان دل خود را تا عرش کبریایی پیوند زدند.

خاکیان این دشت، روزگاری بال در بال ملایک بودند و اکنون فاصله خاک تا افلاک را در چشم برهم زدنی طی کردند.

یاران سرزمین نور و آیینه در غربت جنگیدند و پیکرهاشان زیر تانکهای دشمن تکه تکه شد، غریبانه پرکشیدند و مخلصانه پرپر شدند، افتخاری که تنها نصیب عده‌ای خاص از بندگان مخلص خدا می‌شود و شهد وصال آن تنها بر جان "مستان الست" گوارا می‌آید.

امروز روز حماسه و حماسه آفرینی است، روز عملیات بیت‌المقدس ، شور و نشاط خاص در بین رزمندگان به چشم می‌خورد، گویی که به این زمان و مکان تعلق ندارند، نمادی از آسمانی شدن.

یاد باد آن سلحشوری‌ها، نفس‌های عاشورایی رزمندگانی که با ذکر "امن یجیب" به میدان جنگ می‌رفتند، پیشانی بند یا زهرا (س)، یا علی و یا حسین که قوت قلب رزمندگان بود و چفیه‌ها و پلاک‌های به خون نشسته‌ای که گاهی تنها یادگاری از آنان بود.

رمز عملیات به نام مقدس علی بن ابیطالب (ع) متبرک شد و یاران "یا علی گفتند و عشق آغاز کردند".

زندگی زیباست و گردش خون در رگهای زندگی شیرین است اما ریختن آن در پای محبوب و وصال حق شیرین تر.

آری سوم خرداد سپیده دمی بود که گلواژه مقدس اذان بر مناره بلندت سکوت سنگین دشت را بر هم زد و آلاله‌ها زیر زنجیر تانک‌ها روییدند تا تو آزاد و رها برخیری و شاخسار خوشبختی‌ات را به دورترین کهکشانها پیوند زنی.

"آزادیت مبارک"

---> خرمشهر.ایرنا.ازادی.

ارسال خبر: ۱۱:۱۳ ‪پنجشنبه، ۳ خرداد ۱۳۸۶‬ نسخه قابل چاپ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد